قبل
بعدی
قبل
بعدی
کدهای تخفیف

خاطرات منتخب مسابقه خاطره بازی:

بهار قنبرزاده
بهار قنبرزاده
بیشتر بخوانید
یادمه معلممون داشت جمع کلمات را توضیح میداد و می گفت که برای اینکه یک کلمه را جمع ببندیم باید آخرش S جمع بگذاریم.بعد رفت اعداد را آموزش بده وقتی گفت عدد ده چی میشه همه گفتیم Ten ، بعد گفت عدد یازده چی میشه؟ ! من که فکر میکردم چون دو تا یک کنار هم هست باید جمع ببندمش و آخر یک، S جمع بذارم بنابراین گفتم....One's😂😂😂
شهرزاد شاه میری
شهرزاد شاه میری
بیشتر بخوانید
خاطره ی من مربوط به اولین جلسه ی یکی از کلاسهام هست من داخل کلاس از همه بزرگتر بودم و وقتی وارد کلاس شدم بچه ها فکر کردن که من معلمشونم😄. منم خیلی جدی سلام کردم و کتاب رو باز کردم و شروع کردم به صحبت کردن. خیلی نگذشته بود که استاد اومد و من با استاد چشم تو چشم شدم. خلاصه که حس واقعا بدی داشتم و آروم رفتم و نشستم تا آخر کلاس روم نمیشد صحبت کنم دیگه ولی خدا رو شکر استادمون خیلی مهربون بود
محمد حسیب حق بین
محمد حسیب حق بین
بیشتر بخوانید
خاطره از شروع یاد گیری زبان انگلسی دارم اولین روز کلاس زبانم بود خیلی با شوق و علاقه داشتم میرفتم سمت کلاس زبان بعد تو راه با خودم میگفتم خدای من اگر استاد از من بپرسه خودتو معرفی کن چه جوری معرفی کنم یهویی اشتباهی تو معرفی انجام ندم بعد اون خداروشکر تونستم و تموم شد درس شروع شد موقعی که استاد درس رو شروع کرد هر چند دقیقه یک بار یک جمله که میومد میگفت بل بل بل بعد من میگفتم خدای من این چی میگه معنی این چیه گفتم اگر بپرسم یهو همه مسخره نکنند که یک همچین کلمه آسونی رو بلد نیست خلاصه خیلی تو سایت ها گشتم و تو اینترنت جستجو کردم و نتونستم معنی اونو پیدا کنم خلاصه معنی اونو هیچ نفهمیدم ترم ۱۰۳ بودش که یکی تو جمله ادامه شو بل بل بل گفت فهمیدم که این یعنی ادامه داره معنی داشته 😅یعنی داشتم میمیردم از خنده که هیچ چیزی نمونده بود جستجو نکرده باشم کتاب رو گشتم که ببنم هست یا نه بعد این همه مدت تونستم معنی این کلمه رو پیدا کنم 😅خیلی برام باعث افتخار بود که تونستم خودم معنی شو پیدا کنم یعنی نباید هیچ موقع آدم خجالتی بود باید پرسید و نترسید بهترین خاطره هستش دو ترم با یک معلم درس خوندم همه چی رو فهمیدم بجز این بل بل اینم ترم ۳ برام معنی اش پیدا شد
ک.ش
ک.ش
بیشتر بخوانید
من برای اینکه چند ترم راحت باشم وقتی خانم مدیر از من مصاحبه برای تعیین سطح کرد،به سوال هاش جوابهای اشتباه میدادم ،با وجود اینکه جوابها رو میدونستم ،بعد تشخیص دادن که برم S5،وقتی کتابارو دیدم ،دیدم همه ی مطالب واسم خاطره هست و خیلی خوشحال شدم که حداقل تا چندین ماه میتونم تو درسام راحت باشم،این راحتی تا همین ترم ادامه داشت،و من یک سال خیلی بهم خوش گذشت ،الان درسا برام جدیدن،خدا بخیر کنه باید درس بخونم،
م.ح
م.ح
بیشتر بخوانید
فکر می کنم لول ۲۰۱یا ۲۰۲ بودم که تیچر از ما خواست که در مورد محل زندگیتون یا روستا و شهرستان اگر دارید یک رایتینگ بنویسید و یا اینکه باید در موردش برای کلاس توضیح بدید از آنجایی که روستای آب و اجدادی ما هیچ چیز خاصی برای گفتن نداشت من هم از خودم یه سری جاذبه های خیلی قشنگ و باورنکردنی براشون تعریف کردم و گفتم که اونجا یه آبشار خیلی قشنگ داره ، یه رود خونه پر از آب ، یه دشت سرسبز با میوه های متنوع و خوشمزه در صورتی که روستای ما توی منطقه‌ای کویری واقع شده و هیچ کدوم از این چیزهایی که من گفتم درست نبود ، خلاصه همه بچه ها خوششون اومد و دوست داشتن که یه بار حتما بیار از این منطقه دیدن کنند . البته اینم بگم یکی از بچه‌ها تمام مدت منو با لبخند فقط داشت نگاه میکرد . این گذشت و ما فردای اون روز می خواستیم به عروسی بریم وقتی که من وارد عروسی شدم دیدم یکی از بچه هایی که توی کلاس بود آنجا حضور داره همون ک لبخند میزد . بعد من فقط داشتم به این فکر میکردم که وای اگر این یکی از بستگان ما باشه آبروم رفته . خلاصه رفتم سریع از یکی پرسیدم که شما اون دختر رو میشناسید، گفت آره دیگه مثلاً دختر فلانی . قیافه ی اون لحظه من واقعا دیدنی بود دوجلسه مونده بود به انتهای ترم و بعد از اینکه جلسه تموم شد و من با یه وضعیت خیلی اسفناکی به کلاس می رفتم. همیشه هم منو نگاه میکرد پوزخند میزد. دیگه آخرشم شعبه رو عوض کردم خیلی ضایع بود.
کوروش اکبر محسنی
کوروش اکبر محسنی
بیشتر بخوانید
درورد وعرض ادب من یک ترم شروع کلاس با بقیه زبان آموزان درکلاس درس نشسته بودم زمانی که استاد وارد کلاس شد با بچه ها صحبت میکرد ماهم سلام کردیم ولی استاد به من نگاه میکرد که من شاید اشتباه تو این کلاس هستم منتظر بود که من بلندشم برم کلاس خودم چون زبان آموزها از من بزرگتر بودن من داستان و فهمیدم به استادم گفتم منم از همین کلاس هستم سطح کلاسم بالاس ولی سنم کمتره وکل کلاس زدن زیر خنده تا آخر ترم استاد می آمد تو کلاس به من با شوخی میگفت شما تو کلاس من هستی 😂😂
قبل
بعدی

باشگاه مشتریان سفیر

باشگاه مشتریان سفیر با هدف ارج نهادن به مقام مشتری و ایجاد ارتباط دوسویه بین موسسه و دانشجویان بنا نهاده شده است. این باشگاه با نزدیک‌تر کردن موسسه به دانشجویان این سازمان را از علایق و نیازهای آن‌ها بیشتر مطلع کرده و همواره تلاش می‌کند تا خاطرات، لحظات خوش و حس خشنودی از دریافت خدمات را برای دانشجویان تبدیل به حسی ماندگار و جاودانه سازد. زبان‌آموزان از اولین ترمی که در کلاس‌های سفیر ثبت‌نام کنند، عضو باشگاه مشتریان سفیر شده و می‌توانند براساس ضوابط از امکانات و تخفیف‌های این باشگاه استفاده نمایند.

در باشگاه مشتریان سفیر تلاش شده تا انواع خدمات رفاهی و آموزشی برای دانشجویان سفیر در نظر گرفته شود. همچنین به پاس قدردانی از دانشجویانی که ترم‌های بیشتری همراه ما هستند تسهیلات ویژه‌ای همچون تورهای تفریحی-آموزشی و مراسم و گردهمایی‌های خاص در نظر گرفته شده که از طریق سایت باشگاه مشتریان سفیر و سایر شبکه‌های اجتماعی اطلاع‌رسانی خواهد شد.

نتایج قرعه کشی ها

آموزشگاه زبان سفیر گفتمان با هدف رضایت اعضا باشگاه مشتریان با انجام قرعه کشی در هر ترم‌ به زبان آموزان خود تخفیف جهت ثبت نام در کلاس زبان سفیر، خرید کتاب های درسی و …. اعطا می‌نماید.

جهت اطلاع از برندگان قرعه‌کشی‌های باشگاه مشتریان سفیر گفتمان بر روی دکمه کلیک نمائید.

زمان باقی مانده تا قرعه کشی بعدی:

روز
ساعت
دقیقه
ثانیه

اخبار